«نمیتوانیم هر طرحی را بپذیریم»؛ جملهای که شاید لازم باشد هر روز با خود مرور کنیم تا سختی بار آن و دشواری «نه» گفتن را برای خود کمتر کنیم. در روزگاری که ماشین تولید آسیب، هر روز با قدرت تمام در حال فعالیت است و هر صبح با اخبار تلخ و ناگواری روبهرو میشویم که میدانیم شاید میشد با سرمایهگذاری بهتر یا نظارت قویتر از وقوع آن جلوگیری کرد؛ در روزهایی که خیابانهایمان نمادی از فقر و فلاکت شده است، «نه» گفتن به آنچه میدانیم ممکن است در کوتاهمدت بخشی از مشکلات را حل کند، کار سادهای نیست.
اما چرا باید نه بگوییم؟
به مثالهای زیر توجه کنید:
- کودکان یک روستا در منطقهای محروم مدرسهای ندارند و مجبورند برای رفتن به مدرسه مسافت زیادی را طی کرده و به روستاهای مجاور بروند. این موضوع باعث ترک تحصیل بیشتر دختران (و ازدواج زودهنگام آنها) شده است. گروهی از خیرین برای ساخت یک مدرسه اقدام کردند، اما چند سال بعد مدرسه خالی از دانشآموز و مکانی متروکه تبدیل شد؛ چراکه نیروی انسانی برای تدریس وجود نداشت و اهالی معتقد بودند که این هزینه صرفاً تأمین سرویس مدرسه میشد.
- گروهی خیّر با هدف مهارتآموزی به کودکان و نوجوانان منطقه وارد شدند تا بازار کار آینده را برای آنها گسترش دهند. دورههای آموزشی پیشرفته برگزار شد. اما برای منطقه مربوطه بازار وجود نداشت؛ آموزشدیدگان یا به مشاغل سنتی بازگشتند یا مهاجرت کردند و هدف اصلی محقق نشد.
- زنی ۴۰ ساله که در کودکی ازدواج کرده و همسر معتادش قادر به تأمین هزینههای زندگی نیست. او با دریافت یک چرخ خیاطی صنعتی از نهادهای مردمی، کار خود را گسترش داد؛ اما برای تحویل سفارشها در زمان مقرر، مانع ادامه تحصیل دخترانش شد تا در کار به او کمک کنند.
این موارد نمونههایی از اقدامات خیرخواهانهای هستند که بهدلیل عدم بررسی دقیق جوانب مختلف، به نتایج دلخواه منتهی نشدند. کافی است پای صحبت فعالان خیریه بنشینیم تا بدانیم کار نیک، نیازمند مطالعات پیشینی و ارزیابیهای چندجانبه است.
سازوکار تیم کارساز
ما در تیم کارساز، برای اطمینان از موفقیت و پایداری اقدامات نیکوکارانه، فرایندی جامع و چندمرحلهای طراحی کردهایم. این فرایند شامل ارزیابی پروژهها و بررسی اثربخشی آنهاست:
- ریشهای بودن راهحل:
اولین شاخص، بررسی این است که آیا طرح پیشنهادی به ریشه مشکل میپردازد یا صرفاً عنوان یک مسکن موقت عمل میکند.
بهطور مثال اگر هدف کاهش فقر در یک منطقه خاص باشد، تامین اشتغال پایدار و ارائه آموزش مهارتهای حرفهای میتواند بسیار اثربخشتر از ارائه کمکهای مالی مستقیم باشد.
این شاخص به ما کمک میکند تا بهجای حل مشکلات سطحی، به عمق مسائل توجه کنیم. هدف ما این است که به افراد توانایی حل مشکلاتشان را بدهیم، نه اینکه فقط نتایج مشکلات را کاهش دهیم.
- مقیاسپذیری:
راهحلهایی که قابلیت گسترش در مناطق و جوامع دیگر را دارند، اهمیت بیشتری برای ما دارند. بهعنوان مثال، اگر بتوانیم مدلی از تعمیر و نگهداری دستگاههای بیمارستانی را ایجاد کنیم که برای سایر مناطق نیز قابل اجرا باشد، میتوانیم تأثیر مثبت بیشتری داشته باشیم.
این قابلیت، تنها از نظر اقتصادی ارزشمند نیست، بلکه باعث میشود منابع محدود در مقیاسی وسیعتر استفاده شوند.
- اقتصادی بودن و پایداری:
توجه به اقتصادی بودن طرح، یکی از مهمترین بخشهای ارزیابی است. ما بر این باوریم که منابعی که خیرین در اختیار ما قرار میدهند، امانتی ارزشمند هستند که باید با دقت و هوشمندی خرج شوند.
در همین راستا، علاوه بر هزینههای اقتصادی، به پایداری طرح نیز توجه داریم. طرحهایی که تنها در کوتاهمدت مؤثر باشند، نمیتوانند در اولویت قرار گیرند. برای مثال اگر مدرسهای ساخته شود که نیازمند کمکهای مداوم ما باشد، باید مطمئن شویم که این نیازها در آینده قابل پوشش است.
- امکانپذیری اجرا:
طرحها باید در چارچوب اختیارات و امکانات ما قابل اجرا باشند.
ایدههای بزرگ اگر در حوزه اختیارات ما نباشند، قابل تحقق نیستند. مثلاً ایجاد تغییر در محتوای کتابهای درسی بدون مجوز رسمی ممکن نیست.
- پذیرش در بستر اجتماعی مورد اجرا:
هیچ طرحی بدون پذیرش جامعه هدف موفق نمیشود.
پیش از آغاز پروژه، باید نیازهای واقعی جامعه را شناخت و مشارکت آنها را جلب کرد. همچنین شناسایی و آموزش نهادهای محلی بخشی از این فرایند است.
- مقایسه با گزینههای جایگزین:
در هر طرح پیشنهادی، ابتدا مقایسهای انجام میدهیم تا ببینیم آیا راهحل بهتری وجود دارد یا خیر؟
مثلاً اگر ساخت کتابخانه در یک منطقه پیشنهاد شود، بررسی میکنیم آیا تهیه کتابهای درسی برای مدرسه همان منطقه اثربخشتر نیست؟
- میزان اثربخشی کار:
در نهایت، شاخص اثربخشی، نقش کلیدی در ارزیابی پروژهها دارد. ما بهدنبال اقداماتی هستیم که تأثیر بلندمدت و پایدار داشته باشند.
برای مثال، آموزش نیروی انسانی و توانمندسازی افراد برای کسب درآمد پایدار، در مقایسه با ارائه کمکهای موقتی، اثربخشی بیشتری دارد. همچنین، توجه به اینکه آیا طرح میتواند به توسعه زیرساختهای محلی کمک کند یا خیر، یکی از معیارهای مهم در این شاخص است.
مراحل ارزیابی و اجرا در کارساز
پس از تأیید اولیه پروژهها، فرایند ارزیابی و اجرا بر اساس مراحل زیر انجام میشود:
- مطالعات میدانی:
تیم تحقیقاتی ما با حضور در منطقه هدف، شرایط واقعی را بررسی و دادههای لازم را جمعآوری میکند.
- تهیه طرح عملیاتی:
برای هر پروژه، یک طرح عملیاتی دقیق تهیه میشود که شامل زمانبندی، بودجهبندی و تعیین مسئولیتهاست.
- نظارت حین اجرا:
در طول اجرای پروژه، تیم نظارتی ما بهصورت مستمر روند کار را نظارت دارد تا اطمینان حاصل شود که همه چیز طبق برنامه پیش میرود.
- ارزیابی پس از اجرا:
پس از اتمام پروژه، نتایج پروژه بهطور کامل ارزیابی و مستندسازی میشود.
این ارزیابی به ما کمک میکند نقاط قوت و ضعف پروژه را شناسایی و در پروژههای آینده از آنها استفاده کنیم.